جدول جو
جدول جو

معنی رقت آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

رقت آمدن(تَ کَفْ فُ کَ دَ)
حالت تأثر دست دادن. متأثر شدن. محزون گردیدن. حالت دلسوزی و اندوه پیدا کردن. دل سوختن: کسری را به مشاهدات اثر رنجی که در بشرۀ برزویه هر چند پیداتر بود رقتی عظیم آمد. (کلیله و دمنه).
مرا رقتی در دل آمد برین
که پاکست و خرم بهشت برین.
(بوستان)
لغت نامه دهخدا
رقت آمدن
متاثر شدن، محزون شدن
تصویری از رقت آمدن
تصویر رقت آمدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
سازگار شدن، هماهنگی یافتن، جور درآمدن، درست درآمدن، تحقق یافتن، نظم و ترتیب یافتن، دارای سر و سامان شدن، به اندازه درآمدن، مطابق شدن، به صلاح بودن، درست بودن، برای مثال مستوری و عاشقی به هم ناید راست / گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز (سعدی۲ - ۷۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
مانوس شدن، اخت شدن
فرهنگ فارسی عمید
(فُ رو رَ تَ)
اجل فرارسیدن. (یادداشت مرحوم دهخدا). کنایه از رسیدن مرگ است:
چو وقت آمد نماند آن پادشائی
به کاری نامد آن کار و کیائی.
نظامی.
، موقع فرارسیدن. (یادداشت مرحوم دهخدا) : خواجه گفت وقت آمد، فرمان بر چه جمله است ؟ (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هست آمدن
تصویر هست آمدن
بوجودآمدن: (ازوی هست آید یا از چیزی بیرون بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقر آمدن
تصویر مقر آمدن
خستوییدن خستو شدن اقرار کردن اعتراف کردن: (و او (بیمار) منکر نتوانست شدن مقر آمد. قابوس از این معالجت شگفتی بسیار نمود) (چهارمقاله. 123)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت آمدن
تصویر سخت آمدن
دشوار آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبت آمدن
تصویر ثبت آمدن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روا آمدن
تصویر روا آمدن
خوش آمدن، مطبوع، مقبول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
ساز گار آمدن، مطابقت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست آمدن
تصویر دست آمدن
حاصل شدن، یافت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
اخت آمدن با چیزی. متناسب و هماهنگ شدن با آن چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وقت آمدن
تصویر وقت آمدن
رسیدن مرگ به گواژ کنایه ازرسیدن مرگ است: (چون وقت آمد نماند آن پادشاهی بکاری نامد آن کار کیایی) (گنجینه گنجوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحم آمدن
تصویر رحم آمدن
رقت نمودن، ترحم کردن، دلسوزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
((مَ دَ))
سازگار شدن، هماهنگی یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
Pathetic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
pathétique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
zielig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
애처로운
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
哀れな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
מְעוּרֵר רַחֲמִים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
menyedihkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
दयनीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
жалкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
erbärmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patético
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patetico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
可怜的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
żałosny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
жалюгідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
ya kusikitisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی