جدول جو
جدول جو

معنی رقت آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

رقت آمدن
متاثر شدن، محزون شدن
تصویری از رقت آمدن
تصویر رقت آمدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وقت آمدن
تصویر وقت آمدن
رسیدن مرگ به گواژ کنایه ازرسیدن مرگ است: (چون وقت آمد نماند آن پادشاهی بکاری نامد آن کار کیایی) (گنجینه گنجوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
اخت آمدن با چیزی. متناسب و هماهنگ شدن با آن چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست آمدن
تصویر دست آمدن
حاصل شدن، یافت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
ساز گار آمدن، مطابقت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
رحمت آمدن کسی را بر دیگری شفقت ورزیدن وی بر او، بخشودن وی او را عفو کردن وی او را، آمدن باران نزول باران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رحم آمدن
تصویر رحم آمدن
رقت نمودن، ترحم کردن، دلسوزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روا آمدن
تصویر روا آمدن
خوش آمدن، مطبوع، مقبول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبت آمدن
تصویر ثبت آمدن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت آمدن
تصویر سخت آمدن
دشوار آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقر آمدن
تصویر مقر آمدن
خستوییدن خستو شدن اقرار کردن اعتراف کردن: (و او (بیمار) منکر نتوانست شدن مقر آمد. قابوس از این معالجت شگفتی بسیار نمود) (چهارمقاله. 123)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هست آمدن
تصویر هست آمدن
بوجودآمدن: (ازوی هست آید یا از چیزی بیرون بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
((مَ دَ))
سازگار شدن، هماهنگی یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخت آمدن
تصویر اخت آمدن
مانوس شدن، اخت شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست آمدن
تصویر راست آمدن
سازگار شدن، هماهنگی یافتن، جور درآمدن، درست درآمدن، تحقق یافتن، نظم و ترتیب یافتن، دارای سر و سامان شدن، به اندازه درآمدن، مطابق شدن، به صلاح بودن، درست بودن، برای مثال مستوری و عاشقی به هم ناید راست / گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز (سعدی۲ - ۷۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
מְעוּרֵר רַחֲמִים
دیکشنری فارسی به عبری